عقابی که موبایل خانم بازیگر را دزدید
تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۹۰۹۴۸
۶۱ سارق حرفهای که عمدتا در خیابانها پایتخت گوشیقاپی میکردند، در جریان چند عملیات همزمان که از سوی کارآگاهان پلیس آگاهی تهران انجام شد، دستگیر شدند.
به گزارش مشرق، سردار علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران صبح امروز در جمع خبرنگاران درباره این عملیات گفت: ۶۱ سارق دستگیر شده زورگیران حرفهای هستند که اقدام به سرقت موبایل یا اموال باارزش مالباختگان میکردند و از این افراد بیش از ۵۰۰ دستگاه انواع گوشی موبایل مسروقه کشف شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به اینکه در تعامل با دادستان تهران، این متهمان تا تکمیل پرونده در بازداشت موقت هستند تا بقیه همدستانشان دستگیر شوند، توضیح داد: علاوه بر این ۶۱ متهم، ۱۰ مالخر هم دستگیر شدهاند که بیشتر آنها گوشیها سرقتی را برای فروش به کشورهای همسایه میفرستادند.
به گفته سردار گودرزی، از ابتدای امسال به هیچ سارق زورگیری که دستگیر شده، مرخصی داده نشده است که این موضوع باعث کاهش آمار سرقت در پایتخت شده است.
ملاقات خانم بازیگر و دزد گوشیاش
ویدا جوان، بازیگر سینما دیروز به اداره آگاهی آمده بود تا دزد گوشیاش را شناسایی کند. او به سمت چند سارق که گوشه دیوار به صف شده بودند میرود و با دیدن نفر سوم، فریاد میزند: «خودش است. او بود که گوشیام را قاپید.»
خانم بازیگر سپس در تشریح ماجرای سرقت به خبرنگار همشهری میگوید: حدود ساعت ۱۱ چهاردهم بهمن بود. از بانک خارج شدم و پشت فرمان ماشینام نشستم و حوالی اتوبان جلال آل احمد بودم که موبایلم زنگ خورد. شیشه ماشین به اندازه خیلی کم پایین بود و سرگرم صحبت با موبایلم شدم که ناگهان این آقا(اشاره به سارق) در یک چشم بهم زدن گوشی را از دستم قاپید و فرار کرد. طوری که گوشم آسیب دید و تا چند روز شوکه بودم و حتی از سایه خودم هم میترسیدم. البته حدود یک سال و نیم قبل هم در اطراف تئاتر شهر سارقان با حمله به من گوشیام را دزدیدند و تا حالا دستگیر نشدهاند اما این بار خوشبختانه پلیس خیلی زود، دزدان را دستگیر کرد.
اما سارق گوشی خانم بازیگر میثم نام دارد و حدودا ۳۰ ساله است. او به همراه همدستانش سوار بر موتور می شدند و در خیابانها پایتخت گوشیقاپی میکردند. این سارق سابقه دار در گفت و گو با همشهری از جزییات سرقتهایشان میگوید.
خانم بازیگر را می شناختی؟
باور کنید نه. من قیافه خودم را هم یادم رفته چه برسد به بازیگران. شاید اتفاقی به دام ما افتاده باشد. راستش من اصلا حافظه کوتاه مدتم خوب کار نمی کند. یعنی شما الان کنار من ایستادهای، اما ممکن است یک ساعت بعد چهره شما را فراموش کنم. اما حافظه بلند مدتم مثل ساعت کار می کند.
تو سردسته باندتان بودی؟
نه. رییس، فرد دیگری بود. ما در قالب گروه دو نفره می رفتیم توی خیابانها و دنبال سوژه میگشتیم. هرچه حافظه کوتاه مدتم ضعیف است اما چشمان تیزبینی دارم. به من می گویند عقاب! به خاطر تیزبینی ام است. اما گوش هایم خوب کار نمی کند و صداها را واضح نمی شنوم! من آدم عجیبی هستم، یک حسم خوب کار میکند، حس دیگرم نه! داشتم میگفتم، چشمانم تیز بین است و معمولا این منم که سوژه ها را شناسایی می کنم. با یک نگاه حتی از فاصله دور گوشی باارزش را تشخیص میدهم. چه طرف پیاده باشد چه داخل ماشین.
با گوشی های سرقتی چه می کردید؟
این کار در تخصص من نبود اما آنطور که می دانم رییس باند گوشی ها را به مالخران می فروخت. فکر می کنم مالخران گوشی های آیفون را از کشور خارج می کردند.
تخصص تو فقط زاغ زنی است یا گوشی هم می قاپی؟
هم عقاب باندم و هم سارق باند. یعنی هم سوژه شکار می کنم و هم در یک چشم بهم زدن گوشی را از دستشان می قاپم.
چطور دستگیر شدی؟
نمی دانم، قطعا پلیس زرنگی کرده و شناسایی شده ایم! بهرحال همه ما سابقه داریم و گاو پیشانی سفید هستیم!
پس سوابق زیادی داری؟
۳ مرتبه به جرم سرقت دستگیر شده ام.
اما درس عبرت نگرفتی و مجددا دست به سرقت زدی؟
من دلم می خواست مهندس هوا و فضا شوم! استعداد های زیادی دارم اما خب بی پولی اجازه نداد به آروزهایم برسم و به فضا ورود کنم! حالا اینجا هستم و تبدیل به یک سارق حرفه ای شده ام! خیلی پشیمانم؛ خیلی....
منبع:همشهری آنلاینمنبع: مشرق
کلیدواژه: تحلیل روز طوفان الاقصی قیمت گوشی قاپی سرقت سارق پلیس آگاهی پلیس فراجا اخبار حوادث حوادث خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت خانم بازیگر دستگیر شده گوشی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۹۰۹۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرک کشیدن در موبایل همسر باعث قتل شد!
۲۶ فروردین امسال، صدای درگیری و فریادهای زن و مردی جوان در یکی از خیابانهای شمال تهران توجه رهگذران را به خود جلب کرد. رهگذران که شاهد درگیری بودند، ناگهان با صحنه تلخ و عجیبی مواجه شدند.
مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان با اصرار از او میخواست گوشیاش را پس بدهد اما در یک لحظه مرد عصبانی دست به جیب شد و با بیرون آوردن یک چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد و پا به فرار گذاشت.شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان به بیمارستان منتقل شد اما ۱۹ ضربه چاقو او را به کام مرگ کشاند. گزارش قتل زن جوان به بازپرس سالار صنعتگر اعلام شد و تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت آغاز کردند.
هویتی برای قاتل
با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص شد محل سکونت زن جوان چند خیابان پایینتر از محل قتل بوده است. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد اما او ممانعت میکرد و میخواست محتویات داخل گوشی را ببیند. به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان میدوید و فریاد میکشید.
خیلی زود محل زندگی مقتول و خانوادهاش شناسایی شد و در تحقیقات از آنها مشخص شد مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده و با فرزندش زندگی میکرده است. مدتی قبل او با مردی به نام پژمان آشنا شد.
اما بعد از چند ماه زن جوان تصمیم به جدایی گرفت اما مرد جوان موافق جدایی نبود. با این اطلاعات احتمال ارتکاب قتل از سوی پژمان قوت گرفت و کارآگاهان با دریافت عکس وی و نشان دادن به شاهدان ماجرا مطمئن شدند که قتل از سوی او رخ داده است.
همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل درگیری تصاویر ضارب را بدست آوردند که با تطبیق عکسی که از پژمان در دست داشتند، تأیید میکرد که او قاتل فراری است.
دستگیری در شمال
با شناسایی هویت قاتل، تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند، اما مرد جوان آنجا را ترک و فرار کرده بود. تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت تا اینکه رد او در یکی از شهرهای شمالی کشور بدست آمد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، پس از هماهنگیهای قضایی، راهی محل مخفیگاه متهم شده و او را بازداشت کردند.
متهم پس از انتقال به پایتخت، به قتل ناخواسته زن جوان اعتراف کرد. پژمان، برای تکمیل تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
نمیدانستم مرتکب قتل شدهام
مرد جوان که به اتهام قتل بازداشت شده، مدعی است پس از ضربه زدن به زن جوان و هنگام فرار از اینکه زن مورد علاقهاش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است.
با مقتول چطور آشنا شدی؟
۵ ماه قبل در یکی از خیابانهای شمال تهران با او آشنا شدم. رابطهمان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقاتها شروع شد و مدام همدیگر را میدیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سالها دنبالش بودم.
با این همه علاقه چرا او را به قتل رساندی؟
قصدم کشتن نبود. اصلاً نمیدانستم که او را کشتهام. وقتی او را زدم و فرار کردم نگران حالش بودم اما جرأت نمیکردم تماس بگیرم.
میدانستم پلیس در تعقیبم است و میترسیدم که لو بروم از طرفی هراس این را داشتم که بشنوم او کشته شده است.
چرا تلفنش را گرفته بودی؟
شک کرده بودم. رابطه ما خیلی خوب بود اما از یک هفته قبل از قتل همه چیز تغییر کرد. رفتارش سرد شده بود و تلفنهایم را پاسخ نمیداد. از هر ۱۰ پیام یک پیام را جواب میداد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمیخواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم.
چرا؟
خودم هم نمیدانم، رابطهمان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما یک دفعه تغییر کرد، احساس میکردم شخص دیگری وارد زندگیاش شده است و باید به این موضوع پی میبردم.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
به مقابل خانهاش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد تا آن را بررسی کنم. تصور میکردم اگر پای شخص سومی در این میان باشد، بیشک پیامها یا تماسهایش را در گوشی میبینم. اما او نمیخواست تلفنش را ببینم و زمانی که گوشی او را به زور گرفتم، تا چند خیابان آن طرفتر دنبالم آمد.
چرا چاقو داشتی؟
چاقو را بردم تا او را بترسانم و بتوانم گوشی تلفن همراهش را بگیرم و با بدست آمدن رمز گوشی، وارد آن شوم و بفهمم که آیا به من خیانت کرده است یا خیر.
چند ضربه به او زدی؟
نمی دانم، خیلی عصبانی بودم. پلیس میگوید که ۱۹ ضربه زدهام. آن زمان چون حالم را نمیفهمیدم، به یاد ندارم چند ضربه زدهام.
منبع: روزنامه ایران